خلاصه ای از فصل اول سریال حریم سلطان
در ادامه می توانید اتفاقاتی که در فصل اول سریال حریم سلطان رخ می دهد را مطالعه نمایید. همانطور که می دانید سریال حریم سلطان در 3 فصل تولید و پخش می گردد.
عکس خرم سلطان در سریال حریم سلطان:
خلاصه داستان فصل اول سریال حریم سلطان:
داستان با برخورد اتفاقی سلطان سلیمان با ابراهیم پارگایی آغاز میشود. در همین حال، الکساندرا لا روسا (بعداً خرم سلطان) در زادگاهش، اسیر یورش تاتارهای کریمه میشود. پدر، مادر، و خواهرش در نتیجهٔ این یورش کشته میشوند اما نامزدش، لئو زنده میماند و میگریزد (اگرچه الکساندرا گمان میکند که لئو مردهاست). در کشتیای که او را به کاخ توپقاپی میبرند، زنان دیگری از جمله بهترین دوستش، ماریا (بعداً گلنهال) نیز حضور دارند.
وقتی الکساندرا به کاخ میرسد، یکی از خدمتکاران (نگار کالفا) به او میگوید که اگر او سوگلی سلطان شود و برای سلطان، پسر به دنیا بیاورد، خودش سلطانه خواهد شد و بر دنیا حکمرانی خواهد کرد. بنابراین هنگامی که سلیمان در حال عبور از کنار کنیزان است، تمامی کنیزان به نشانهٔ احترام در برابر او تعظیم کردهاند اما الکساندرا چنین نمیکند و در عوض نام سلیمان را فریاد میکشد. سلطان که به او نگاه میکند، الکساندرا غش میکند و سلطان او را میگیرد. از همان زمان، الکساندرا مورد توجه سلطان قرار میگیرد و سلطان نام خرم را بر او مینهد. خرم که یک مسیحی بود، به اسلام میگرود.
ماهدوران (سوگلی دیگر سلطان) با خرم سلطان بهسختی درگیر میشود و او را بهشدت کتک میزند زیرا بر این باور است که خرم سلطان موجب سقط جنین او شدهاست. وقتی سلیمان از این قضیه آگاه میشود، از ماهدوران دلآزده میشود. در ادامه، خرم سلطان اولین پسرش، محمد را باردار میشود. وقتی خرم باردار است، سلطان سلیمان از او میخواهد که برای خوردن شیرینی به اتاقش بیاید؛ شیرینیهایی که توسط ماهدوران زهرآلود شدهاند. با خوردن آن شیرینیها، خرم سلطان از حال میرود اما سلیمان او را نجات میدهد. با روی دادن این ماجرا، نفرت سلیمان از ماهدوران فزونی میگیرد.
ویکتوریا (بعداً صدیقه) که شوهرش در یکی از نبردها توسط سلیمان کشته شدهاست، به قسطنطنیه میرود تا انتقام شوهرش را بگیرد.
خرم سلطان، اولین و تنها دختر سلیمان، مهرماه را باردار میشود. پس از زادن مهرماه، جشنی در حرمسرا ترتیب میدهد، اما در این جشن با یکی از سوگلیهای دیگر سلطان به نام عایشه خاتون درگیر میشود و او را تهدید به قتل میکند. عایشه که از قصد و نیت صدیقه آگاه شده بود، توسط صدیقه کشته میشود. از آنجا که خرم پیشتر عایشه را به قتل تهدید کرده بود، تمامی شواهد علیه خرم بود. در نتیجه سلیمان، خرم را به کاخ پیشین (کاخ کریمه) تبعید میکند.
در این اثنا، ابراهیم پاشا با خدیجه سلطان (خواهر سلطان) ازدواج میکند. ابراهیم به خرم میگوید که او میتواند به کاخ توپقاپی بازگردد به شرطی که دامن ماهدوران را ببوسد. خرم در ابتدا این پیشنهاد را رد میکند اما در نهایت تغییر نظر میدهد.
لئو، نامزد پیشین خرم، از مکان سکونت خرم آگاه میشود و با پیشه کردن شغل نقاش کاخ، سعی میکند به خرم نزدیک شود. اما ابراهیم پاشا از رابطهٔ خرم با لئو آگاه میشود و به خرم میگوید که او (خرم) باید با راحتالحلقوم زهرآلود، لئو را از میان بردارد و یا اینکه خودش (ابراهیم)، سلطان را از ماجرا خبردار خواهد کرد.
سلیمان خارج از قصر ابراهیم در چادری نشستهاست، انگور میخورد و از مشاهدهٔ مناظر طبیعی لذت میبرد و صدیقه قرار است از او پذیرایی کند. در سه دقیقهٔ پایانی این قسمت میبینیم که صدیقه در حالی که سینی به دست دارد نزدیک سلطان میشود. روی سینی، یک لیوان آب قرار دارد اما زیر آن خنجری در دست صدیقهاست. خرم در حالی که راحتالحلقوم زهرآگین را به لئو میخوراند، گریه میکند. و سپس صدیقه با قرار دادن خنجری زیر گلوی سلیمان، او را به مرگ تهدید میکند.
مطالب مرتبط با سریال حریم سلطان: